وحید شقاقی شهری درباره اینکه چرا بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی هنوز نتوانستیم مشکل تورم را در کشورمان حل کنیم؟ اظهار داشت: تورم اقتصاد ایران از دهه ۵۰ هجری شمسی شروع شده است؛ در دهه ۴۰ میانگین تورم ۱.۶ درصد بوده است ولی به یکباره تورم در دهه ۵۰ به ۱۳.۵ درصد افزایش یافت.
وی با تأکید بر رشد بالای تورم در دهه ۵۰ به تشریح میانگین تورم در دهههای بعد از انقلاب پرداخت و تصریح کرد: در دهه ۶۰ میانگین تورم ۱۸.۱ درصد، دهه ۷۰ معادل ۲۴.۴ درصد، دهه ۸۰ معادل ۱۴.۷ درصد و دهه ۹۰ معادل ۲۴ درصد بوده است.
* شروع تورم در اقتصاد ایران از دهه ۵۰ بوده است/ نقدینگی از کِی شتاب گرفت؟
این اقتصاددان ضمن اشاره به اینکه در دهه ۹۰ مشابه دهه ۷۰ بالاترین میانگین تورم اقتصاد ایران از دهه ۴۰ به بعد ثبت شده است، افزود: شروع تورم در اقتصاد ایران از دهه ۵۰ بوده است، طبق نظریه های پولی یکی از مهمترین ریشه های تورم، رشد نقدینگی است؛ این در شرایطی بوده که بررسی ریشه های رشد نقدینگی نشان میدهد میانگین رشد نقدینگی در دهه ۴۰ معادل ۱۷.۲ درصد بوده که در دهه ۵۰ این رقم به یکباره به ۳۱.۶ درصد رسیده است. ضمن اینکه میانگین رشد نقدینگی در دهه ۶۰ معادل ۱۷.۸ درصد، دهه ۷۰ معادل ۲۷.۱ درصد، دهه ۸۰ معادل ۲۸.۲ درصد و دهه ۹۰ معادل ۲۷.۸ درصد بوده است.
شقاقی با بیان اینکه این آمار نشان میدهد که از دهه ۵۰ رشد نقدینگی شتاب گرفته است، تصریح کرد: بالاترین رشد نقدینگی را در دهه ۵۰ داشتیم. ضمن اینکه از دهه ۷۰ به بعد نیز رشد نقدینگی نسبت به شرایط اقتصاد کشور بالا بوده است. رشد نقدینگی در ادبیات اقتصادی برابر است با ضریب فزاینده نقدینگی در رشد پایه پولی، به این معنی که اگر یک تومان پول پرقدرت منتشر شود، ضرب در ضریب فزاینده می شود و رشد نقدینگی را به همراه دارد؛ در دهه ۴۰ ضریب فزاینده نقدینگی ۲.۴ درصد بوده که در دهه ۵۰ این رقم به ۲.۶ درصد، دهه ۶۰ به ۱.۷ درصد، دهه ۷۰ به ۲.۶ درصد، دهه ۸۰ به ۴.۱ درصد و دهه ۹۰ به ۶ درصد رسیده است.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه ضریب فزاینده نقدینگی الان ۷.۸ درصد است، گفت: این یعنی هر یک تومانی که بانک مرکزی در این شرایط چاپ کند، نقدینگی ۷.۸ برابر می شود؛ بعبارت دیگر اگر بانک مرکزی یک تومان منتشر کند و پایه پولی را بالا ببرد نقدینگی حدوداً ۸ برابر می شود.
* عامل اصلی تورم در اقتصاد ایران چیست؟
وی با تأکید بر افزایش چشم گیر ضریب فزاینده در سالهای اخیر به وضعیت پایه پولی اشاره و تصریح کرد: از دهه ۷۰ به بعد بصورت میانگین رشد پایه پولی بالای ۲۰ درصد بوده است، بنابراین آمار نشان میدهد که یکی از علل تورم در اقتصاد ایران، رشد نقدینگی و رشد پایه پولی بوده است که در کنار آن ضریب فزاینده نقدینگی نیز نقش بالایی داشته است. به همین دلیل خیلی از اقتصاددانها معتقدند که اگر می خواهیم تورم را در اقتصاد ایران کنترل کنیم باید رشد نقدینگی هدفگذاری شده و به زیر ۲۰ درصد برسد؛ این هدفگذاری را اتحادیه اروپا هم دارد ضمن اینکه بسیاری از کشورها برای رشد نقدینگی در اقتصادشان هدفگذاری انجام داده و براساس آن عمل می کنند.
شقاقی با بیان اینکه برای اقتصاد ایران با این وضعیت اگر قصد کنترل تورم داشته باشیم حتما باید رشد نقدینگی را به زیر ۲۰ درصد هدفگذاری کنیم، ادامه داد: متناسب با این هدفگذاری باید ضریب فزاینده و رشد پایه پولی نیز هدفگذاری شود، چراکه رشد نقدینگی برابر است با ضریب فزاینده ضرب در رشد پایه پولی؛ این نظریه پولیون در اقتصاد است آنها معتقدند رشد قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد برابر است با رشد نقدینگی منهای رشد اقتصادی؛ البته اگر سرعت گردش پول را ثابت در نظر بگیریم. طبق نظریه پولیون و با توجه به رشد نقدینگی ۲۷.۸ درصدی در دهه ۹۰ منهای رشد صفر درصدی، باید منتظر تورم ۲۷-۲۸ درصدی باشیم؛ این نظریه می گوید رشد نقدینگی منهای رشد اقتصادی برابر با رشد قیمت کالاها و خدمات یا همان تورم است.
این اقتصاددان تأکید کرد: طبق این نظریه یا باید رشد نقدینگی را کاهش دهیم یا رشد اقتصادی را بالا ببریم تا بتوانیم تورم را مهار کنیم؛ اما در دهه ۹۰ رشد اقتصادی صفر درصد بوده است و برای اقتصادی که رشد اقتصادی آن صفر درصد است و شرایط رکود اقتصادی دارد و طرف عرضه آن با مشکل مواجه است، رشد نقدینگی ۲۷-۲۸ درصدی به معنای رشد ۲۷-۲۸ درصدی قیمت کالاها و خدمات (تورم) است. ضمن اینکه در دهه ۹۰ ضریب فزاینده خیلی بالا رفته است و هر ریالی که منتشر شود نقدینگی ۸ برابر می شود.
* ۴ عامل اصلی شکلگیری تورم بالا در اقتصاد ایران/ سهم کدام عامل بیشتر است؟
وی در تشریح عوامل مهم در تورم اقتصاد ایران گفت: تورم ناشی از سیاست های پولی یا تورم پولی (عامل تورم سیاست های پولی، رشد نقدینگی و رشد پایه پولی است)، تورم وارداتی (چون اقتصاد ایران واردات محور است، افزایش قیمت کالاها و خدمات وارداتی کاملاً می تواند بار تورمی را در داخل کشور تحت تاثیر قرار دهد، ضمن اینکه نوسانات ارزی نیز در این موضوع دخیل است)، تورم حاصل از بی انظباطی های مالی دولت (کسری های بودجه دولت که از بی انظباطی های مالی دولت ها ایجاد شده و همین امر باعث جبران کسری بودجه از بانک مرکزی، بانک ها، صندوق توسعه ملی و … می شود). اخیراً دولت سراغ صندوق توسعه رفته و برداشت ریالی از این صندوق داشته است ولی چون منابع ارزی این صندوق بلوکه شده بود، شبیه این است که بانک مرکزی پول چاپ کرده است.
وی در پاسخ به اینکه این روش دولت در واقع همان استقراض از بانک مرکزی است؛ ولی با این تفاوت که دولت مدعی است در این سالها یک ریال هم از بانک مرکزی برداشت نکرده است! گفت: شبیه همان است. دولت از بانک مرکزی برداشت نکرده است ولی از صندوق توسعه ملی برداشت ریالی داشته است ولی معادل این ریال ارزی در حساب های بانک مرکزی نشسته است و این به منزله همان استقراض از بانک مرکزی است و هیچ تفاوتی ندارد. حالا هر زمانی منابع ارزی صندوق توسعه ملی آزاد شد، این پول در حساب داراییهای بانک مرکزی می نشیند و آن زمان می توانیم بگوییم برداشت ریالی نبوده است ولی الان برداشت ریالی بوده چراکه منابع صندوق بلوکه شده و در اختیار نیست.
* افزایش شدید بدهی دولت به بانکها و بانک مرکزی در ۲ سال اخیر/ سهم دولت در تورم چقدر است؟
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی ادامه داد: بی انظباطی های مالی دولتها به کسری بودجه ختم می شود؛ در این حالت همیشه طرف هزینهها انجام شده و دولت باید منابعی برای کنترل هزینه ها داشته باشد و در نهایت نیز مجبور به استقراض از بانک مرکزی یا برداشت از بانک ها و صندوق توسعه ملی می شود. آمارها نشان میدهد که بدهی دولت به بانک مرکزی و بانکها در دو سال اخیر به شدت بالا رفته است.
وی در تشریح دسته بندی تورم اقتصاد ایران به تورم پولی، تورم وارداتی، تورم بی انظباطی های مالی دولت و تورم ساختاری در اقتصاد ایران اشاره و تصریح کرد: به دلیل ضعف بخش خصوصی، ضعف نظام بهره وری در اقتصاد، ایراد وارده بر ساختارهای اقتصادی، بروکراسیهای پیچیده و فسادزا و رانت زا بودن ساختارها هر سال افزایش هزینه های تولید را داریم و این به معنای افزایش قیمت کالاها و خدمات است. فزاینده بودن هزینههای تولید هم به دلیل ضعف نظام ساختاری اقتصاد ایران به واسطه هزینه های ناشی از بروکراسیهای پیچیده،ضعف نظام بهره وری و تکنولوژی و … است؛ این عوامل تورم ساختاری اقتصاد ایران را شکل میدهند.
* تورم ایران بیشتر پولی است یا مالی؟!
وی با بیان اینکه مجموع عوامل بالا دست به دست هم دادهاند که تورم در اقتصاد ایران رقم بالایی باشد، درباره اینکه سهم کدام عوامل تشدید تورم در اقتصاد ایران بیشتر از سایر عوامل بوده است؟ آیا وضعیت فعلی اقتصاد ایران ناشی از تورم پولی است یا مالی؟ گفت: بسته به شرایط اقتصادی، سهم ها متفاوت بوده است؛ مثلاً در شرایط تحریم و سال های اخیر وقتی قیمت ارز به شدت بالا رفت و ارز ۳ هزار تومانی به بیش از ۳۰ هزار تومان رسید،شوک تورمی حاصل از واردات به اقتصاد ایران وارد شد. زمانی که ۷۰ درصد مواد اولیه و مصرفی وارداتی است و همه به نرخ ارز وصل هستند، وقتی قیمت ارز چهار پنچ برابر می شود، قیمت کالا و خدمات نیز با افزایش شدید همراه می شود.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه در شرایط مختلف سهم عوامل تورمی نیز متفاوت است،گفت: در سال های اخیر تورم بیشتر حاصل از کسریهای بودجه و واردات محور بوده است. در شرایطی هم که سایر عوامل تورمی کنترل می شود همچنان تورم ساختاری، خودش را نشان میدهد؛ فرض کنید نرخ ارز با ثبات باشد،وضعیت منابع درآمدی دولت مناسب باشد و تحریم نباشیم و دست درازی به منابع بانک مرکزی و … را نداشته باشیم تازه به هسته سخت تورم می رسیم؛ معمولاً هسته سخت تورم نرخ ۸-۹ درصدی است.
به گفته وی، وقتی به تورم ۹ یا ۱۰ درصد برسیم،شکاندن آن تورم کار خیلی سختی می شود چراکه نیازمند اصلاحات ساختاری است و باید تکنولوژی تقویت شود،نظام بهره وری و مدیریت بالا برود، بروکراسی ها و رانت ها حذف شود و … در سال ۹۵ به هسته سخت تورم رسیدیم،انتظارات تورمی فروکش کرد، شوک نوسانات ارزی کاهش یافت، درآمدهای نفتی روانه کشور شد، رکود هم در اقتصاد ایران شکل گرفته بود و به هسته سخت تورم ۹ درصدی رسیدیم که شکاندن آن نیازمند اصلاحات ساختاری بود.
* تورم خوب، تورم بد و ابر تورم/ ایران جزء ۵ کشوری هست که هنوز مساله تورم را حل نکرده!
وی با بیان اینکه تورم خوب بین ۳ تا ۵ درصد است، تصریح کرد: تورم زیر ۱۰ درصد نسبتاً ملایم است و تورم های دو رقمی هم جزء تورم های بالا هستند؛ ابرتورم ها هم معمولا بالای ۱۰۰-۲۰۰ درصد و حتی ۵۰۰ درصد است. کشور ما جزء ۵-۶ کشور دارای تورمهای بالا در دنیاست هرچند درگیر ابر تورم نشدیم ولی تورم بالا داریم.
شقاقی ضمن اشاره به اینکه در دنیا حداکثر ۱۰ کشور هستند که نتوانسته اند مساله تورم را در اقتصادشان حل کنند؛ گفت: البته از تعداد این کشورها کم می شود و شاید الان ایران جزء ۵ کشوری باشد که هنوز مساله تورم را حل نکرده است. باید ریشه ها را خوب بشناسیم تا با مساله تورم شعاری رفتار نکنیم، الان نزدیک انتخابات ریاست جمهوری است و عده ای می گویند که ما تورم را صفر و تک رقمی می کنیم و … اینها شعار است. باید مساله را خوب بشناسیم و ببینم چگونه باید این مسیر را طی کنیم.
وی تأکید کرد: در تورم ساختاری طبیعتاً نیازمند اصلاحات ساختاری هستیم، باید بهره وری را بالا ببریم،این کار با دستور انجام نمی شود و نیازمند توسعه بخش خصوصی و رقابت پذیر شدن اقتصاد ایران و حذف انحصارهاست. با دستور بهره وری بالا نمی رود؛ ضمن اینکه نظام مدیریتی هم باید ارتقا یابد که نیازمند شایسته سالار ی و حذف آشنابازی و … است. اینها اصلاحات بنیادین اقتصاد ایران است که نیازمند اصلاحات ساختاری است. بیش از ۱۰ سال است که شعار بهبود فضای کسب و کار را میدهیم ولی همچنان وضعیت وخیم است چراکه پشت آن رانت و فساد و بده و بستان های ناصواب، ضعف مجریان و مدیریت و … است.
* چطور تورم وارداتی را مهار کنیم؟/ راه علاج تورم ایران چیست؟
وی به تورم وارداتی اشاره و تأکید کرد: یکی از علل تورم های بالا در اقتصاد ایران، تورم واردات محور است، وقتی ۷۰ درصد قطعات و تجهیزات و مواد اولیه و واسطه ای وارداتی است و واردات هم به قیمت ارز و قیمت های جهانی وصل است، مدیریت تورم از دست خارج می شود چراکه نوسان قیمت ارز و قیمت های جهانی کاملاً روی قیمت کالا ها و خدمات وارداتی و به تبع آن روی قیمت کالاها و خدمات داخلی اثر می گذارد. اگر به دنبال آن هستیم که تورم حاصل از واردات را مهار کنیم باید نظام تولید را ساماندهی کنیم، کالاها و خدمات راهبردی و اساسی را در داخل تولید کنیم و وابستگی به بیرون مرز را به حداقل برسانیم؛ شرکای تجاری را متنوع کنیم چون وقتی همه تخممرغ ها را داخل سبد یک کشور بگذاریم در هنگام نوسانات ارزی و … با شیطنت آن کشور مواجه می شویم و در نهایت کمبود عرضه و افزایش قیمت کالاها را خواهیم داشت. این بخش نیازمند اصلاحات نظام تولیدی و تجاری است.
وی به تورم حاصل از بی انظباطی های مالی دولت اشاره کرد و افزود: این بخش نیازمند اصلاحات ساختاری در نظام بودجه ریزی است؛ سالیان سال است که دنبال عملیاتی کردن بودجه ریزی، شفاف کردن هزینهها، تنوع نظام درآمدی و … هستیم. این درحالی است که همچنان نظام بودجه ریزی ما چانه زنی، افزایشی و معیوب است، هزینه ها فزاینده است و درآمدها مکفی نیست و دولت برای کسری بودجه خود به منابع بانک مرکزی، بانک ها و صندوق توسعه ملی دست درازی می کند. تکرار این وضعیت یعنی تورم حاصل از بی انظباطی های مالی دولت، مانند همان اتفاقی که امسال افتاد، بودجه سال ۱۴۰۰ با بیش از ۳۰۰-۴۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه بسته شد و در این حالت دولت مجبور است به منابع مختلف دست درازی کند که به تورم ختم می شود.
* ریشه اصلی تورم ایران چیست؟/ ناترازی هزار هزار میلیاردی بانکها به تورم دامن می زند
او به تورم پولی بعنوان ریشه اصلی تورم اشاره کرد و گفت: رشد نقدینگی علل متعدد دارد و یکی از دلایل آن کسری بودجه است؛ بانک ها سالیان سال است که خلق پول می کنند و این خلق پول یکی از ریشه های رشد نقدینگی است. ریشه خلق پول نظام بانکی در ناترازی بانکها نهفته است. ترازنامه بانکها شکلی و صوری است، بررسی ترازنامه بانک ها نشان میدهد که بانک های ما با ناترازی بالا مواجه هستند. بیش از هزار هزار میلیارد تومان ناترازی سیستم بانکی ماست! این ناترازی انباشت سالهای متعدد است.
شقاقی با طرح این سوال که چرا ناترازی بانکها ایجاد شده است؟ گفت: بانکها تسهیلات پرداخت کرده اند و این تسهیلات یا به دلیل فساد، یا ارزیابی نادرست و ضعف نظارت بانک مرکزی و بانک ها به مطالبات معوق تبدیل شده است، برای اینکه عملکرد مدیریت بانک بد نشان داده نشود، به برخی از این بدهکاران بانکی تسهیلات مجدد پرداخت شده و از بخش معوقات خارج کرده اند. هرچقدر مطالبات معوق بانکی بالاتر برود بیانگر ضعف مدیریت بانک است، به همین دلیل بانک ها وام استمهال به مشتریان خود میدهند تا امار معوقاتشان را کمتر نشان دهند.الان بیش از 150 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق در سیستم بانکی وجود دارد ولی به همان اندازه نیز وام تمدیدی در بانک ها ثبت شده است؛ بنابراین به صورت واقعی مطالبات معوق بانک ها بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است؛ وام های تمدیدی نیز به سرنوشت همین مطالبات معوق می رسند وقتی طرف ۱۰۰ میلیارد را نتوانسته برگرداند با ۲۰ میلیارد وام تمدیدی چه کاری می تواند بکند؟
وی در تشریح سایر عوامل موثر در ناترازی بانک ها گفت: برخی موارد بانک ها سرمایه گذاری هایی داشته اند که جواب نگرفته اند؛ برخی بانک ها منابع بلوکه شده و منجمد دارند (ساختمان خریده اند و …). بنابراین یکی از ریشه های رشد نقدینگی، خلق پول سیستم بانکی است و یکی از ریشه های خلق پول بی انضباط، ناترازی های سیستم بانکی است که نیازمند اصلاح نظام بانکی است. اگر قصد مهار رشد نقدینگی را دارید باید اصلاحات اساسی در نظام بانکی ایجاد کنید تا ترازنامههای بانکها واقعی شود ضمن اینکه بانک مرکزی هم باید روی خلق پول نظام بانکی نظارت کند. این کار سنگینی است. هزار هزار میلیارد تومان ناترازی داریم که کار را خیلی سخت کرده است. یکی از ریشه ها به نظام بانکی برمیگردد که با شعار حل نمی شود چراکه نیازمند اصلاح ساختاری نظام بانکی، اصلاح قانون، منابع مالی، اصلاح نظام مدیریت بانکی و … است.
وی درباره مدیریت ضریب فزاینده نقدینگی و تاثیر آن در تورم اینطور توضیح داد که باید نرخ ذخیره قانونی و ذخیره اضافی اصلاح و رشد پایه پولی کنترل شود تا ضریب فزاینده نقدینگی کاهش یابد. بنابراین کنترل رشد نقدینگی نیازمند اصلاح نظام بانکی و اصلاح سیاستهای پولی است و کار بسیار سنگینی است که باید انجام شود.
* تورم با شعار حل نمی شود/ نقدینگی ۳ هزارمیلیاردی از کجا آمد؟
شقاقی با بیان اینکه آخرین عدد حجم نقدینگی بیش از ۳ هزار هزار میلیارد تومان شده است؛ تصریح کرد: نقدینگی در سال ۹۸ حدود ۲ هزار و ۴۷۲ هزار میلیارد تومان بوده است که با رشد ۳۰ درصدی به ۳ هزار هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ می رسد. بنابراین اینکه بدهی دولت به بانک مرکزی، بدهی دولت به بانکها و بانک مرکزی، بدهی بانک ها به بانک مرکزی و … باید کنترل شود همه نیازمند اصلاح سیاست های پولی و مالی و هماهنگی با یکدیگر است.
وی یکی از دیگر دلایل تورم بالای اقتصاد ایران را در مازاد تقاضا و افزایش قیمت ها دانست و گفت: در اینجا باید نظام تولید، توزیع و واردات هماهنگ شود؛ همین اتفاقاتی که اخیراً در بازار رخ داده ناشی از همین ناهماهنگی است، یک روز مرغ نیست و روز دیگر تخم مرغ و روغن و … . به همین دلیل می گویم کنترل تورم یعنی سلسله اصلاحات بنیادین در اقتصاد که باید در حوزه های مختلف انجام شود از جمله، اصلاح نظام مالی و بودجه ریزی، نظام بانکی، تولیدی، وارداتی، ساختارهای هزینه زا و … . باید این اصلاحات بنیادین انجام شود تا تورم کنترل شود.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه تورم با شعار کنترل نمی شود، افزود: در این سالها عمدتاً نگاه ها شعاری بوده و سراغ حل مساله نرفتیم. این اصلاحات نیازمند مدیریت توانمند اقتصادی، منابع مالی، مبارزه با فساد و رانت،جرأت در اصلاحات ساختاری و … است. مجموع این عوامل باعث شدند که بعد از گذشت ۵۰ سال همچنان نتوانیم تورم را کنترل کنیم آنهم درحالی که بخش اصلی مشکلات اقتصاد ایران هم از تورم است؛ وقتی تورم داریم نمی توانیم با رقبای خارجی رقابت کنیم و بنابراین نمی توانیم صادرات محور شویم؛ وقتی تورم داریم نرخ سود تسهیلات بالاست و هزینه های تولید بالا می رود، وقتی تورم داریم احتکار اتفاق می افتد، وقتی تورم داریم هر سال قدرت خرید مردم کاهش می یابد و نمی توانیم نرخ ارز را مهار کنیم چون با تورم ارتباط دارد و باید متناسب با تورم افزایش یابد.
* چه گروههایی از تورم نفع می برند؟/ هزینه تورم را فقرا میدهند
وی درباره اینکه چه گروه هایی از تورم منفعت می برند، با بیان این جمله که لذت تورم در اقتصاد ایران برای ثروتمندان است به این سوال اینطور پاسخ داد که در اقتصاد ایران، ۸ دهک درآمدی هزینه تورم را می دهند و ۲ دهک ثروتمند از تورم لذت می برند، به همین دلیل است که ۲ دهک اتفاقا در حوزه های مختلف نفوذ کرده و اجازه اصلاحات ساختاری را نمی دهند.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در پاسخ به این سوال که چه کسانی از تورم لذت می برند؟ گفت: واردکنندگانی که از رانت وارداتی استفاده می کنند، افرادی که ثروت های نجومی دارند بدون آنکه مالیات بدهند با تورم، ثروتشان چند برابر می شود؛ از تورم یک یا دو دهک ثروتمند جامعه ایران منتفع می شوند و ۸ دهک کم درآمد هزینه تورم را میدهند. اتفاقا دهکهای کم درآمد بیشتر هزینه تورم را میدهند، این افراد خانه ندارند، درآمد ندارند و … فشار تورم روی دوش این ۸ دهک است آنهم درحالی که در تمام دنیا فشار تورم بر دوش ثروتمندان است ولی در کشور ما هزینه تورم بر دوش فقراست چون نظام مالیاتی،بانکی و یارانه ای ما کار نمی کند. بنابراین هزینه تورم بر دوش فقراست.
شقاقی تأکید کرد: در دنیا وقتی تورم داریم، ثروتمند با افزایش ثروتش مالیات میدهد ولی در ایران ثروتمندان با سیستم بانکی ارتباط دارند و در شرایط تورمی ۴۰ درصدی وام میلیاردی با سود ۱۸ درصدی می گیرد، باتوجه به اینکه نرخ بهره حقیقی در ایران الان منفی ۲۲ درصد است، چون تورم ۴۰ درصد است با دریافت وام ۱۸ درصدی در همان لحظه ۲۲ درصد سود کرده است. چه کسانی به وام های کلان بانکی دسترسی دارند؟ افرادی که ارتباط دارند و … . در نظام یارانه ای نیز همین وضعیت است، حداقل ۲۰ برابرحامل های انرژی ارزان قیمت در اختیار ثروتمندان است، چون خودروهای متعدد،کارخانه و خانههای فراوان دارند. یارانه پنهان در کشور ما در اختیار ثروتمندان است آنهم درحالی که یارانه برای فقراست! سه نظام کلیدی ما چون از کار افتاده، باعث شده تا هزینه تورم بر دوش فقرا بیفتد و هر روز فقیرا فقیرتر شوند.
* تورم ۱۴۰۰ چقدر خواهد بود؟/ تورم ۱۱۵ درصدی در ۳ سال گذشته!
وی با بیان اینکه در دهه ۹۰ تمام تورم ۲۴ درصدی بر دوش دهکهای کم درآمد افتاده است، تصریح کرد: در سه سال اخیر بیش از ۱۱۵ درصد تورم تجمعی داشتیم، این رقم براساس تورم ۳۸ درصدی سال ۹۷، تورم ۴۲ درصدی سال ۹۸ و ۳۶.۵ درصدی سال ۹۹ است. این تورم فشار سنگینی را بر دهکهای کم درآمد وارد می کند که زندگی آنها را از کار انداخته است. تا زمانی که نتوانیم ریشه ها را اصلاح کنیم همچنان تورم وجود خواهد داشت و در این تورم نیز به دلیل اینکه سه نظام باز توزیع ثروت ما (بانکی، یارانه ای و مالیاتی) کار نمی کند، هزینه های تورم بر دوش فقرا افتاده است.
وی درباره اینکه تورم سال ۱۴۰۰ چقدر خواهد بود؟ گفت: در سال ۱۴۰۰ کسری بودجه بالایی داریم که مشخص است، ولی در این سال انتظارات تورمی کمی کنترل شده، میزان صادرات نفتی رو به افزایش است، احتمالا بخشی از منابع ارزی بلوکه شده آزاد می شود و اگر برجام نیز به نتیجه برسد بخشی از درآمدهای ارزی بهبود خواهد یافت که این موضوع می تواند بخشی از کسری بودجه را جبران کند تا خودش را در تورم نشان ندهد.
سال ۱۴۰۰ شرایط خاصی دارد، انتظارات تورمی هم الان مهار شده و الان دیگر انتظار اینکه شاهد افزایش قیمت دلار و سایر داراییها باشیم وجود ندارد؛ البته اینها همه مسکن موقت هستند. چراکه درآمدهای نفتی ما بیش از یک دهه دیگر ادامه نخواهد داشت؛ دنیا تا ۲۰۳۰ از نفت عبور خواهد کرد و سراغ جایگزین های نفت می رود؛ بیش از یک دهه دیگر نمی توانیم روی نفت امیدوار باشیم، در گشایش های ارزی نیز ممکن است دولت بایدن و دولت بعدی امریکا بدعهدی هایی داشته باشد و نمی توان روی این موضوع خیلی اتکا کرد.
وی گفت: در ۱۴۰۰ تورم ما حدود ۲۰ تا ۲۲ درصد خواهد بود؛ این تورم نیز به دلیل کاهش انتظارات تورمی، پوشش کسری بودجه به دلیل درامدهای جایگزین نفتی و غیرنفتی، کنترل نوسانات و کاهش قیمت ارز خواهد بود.
انتهای پیام/