دکتر عبدالمجید شیخی کارشناس اقتصادی ، استاد دانشگاه: روزنامه دنیای اقتصاد در سر مقاله ای در شماره۵۷۷۶ مورخه ی ۲۲ تیرماه ۱۴۰۲ به نقد دستخط دکتر مرتضی ایمانی راد با عنوان : سقوط دلار آمریکا نزدیک است؟ می پردازد و با تناقض گویی سقوط اظهرالشمس دلار شیطان بزرگ را نفی و گویی با کتمان آن و پیدا نکردن راه حلی برای این مشکل ارباب غرب گرایان مجبور است صورت مسئله را پاک کند.
این مغلطه گویی های نویسنده روزنامه مزبور انسان را به یاد سخن امیرالمومنین علیه آلاف التحیه و السلام می اندازد که در خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه آمده است. آنجا می فرماید : آن زمانی که مردم «أَخَذُوا یَمِیناً وَ شِمَالًا ظَعْناً فِی مَسَالِکِ الْغَیِّ وَ تَرْکاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ»(نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص ۲۰۸.) آن زمانی که همه به همه جا پناهنده میشوند، یک عدّه به شرق، یک عدّه به غرب، یک عدّه به چپ و یک عدّه به راست، چون غرق شدن خود را مییابند لذا «الغَریقُ یَتَشَبَّثُ بِکُلِّ حَشیش»(منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۲۹۷.) غریق به هر خس و خاشاک و عَلَفی دست میاندازد تا غرق نشود.اولین تناقض در نوشتار این است که نویسنده خود می نویسد که دلار آمریکا زمانی در بازار مسلط نبود و سپس مسلط شد.
البته توان پاسخ به این سئوال را ندارد و بی جواب با این صغری، کبرای نابجایی را بر می گزیند و نتیجه میگیرد که پس چون همه مردم در رفتار خود به دلارهمچنان اعتماد دارند پس همچنان دلار محل ذخایربین المللی باقی خواهد ماند.! و بر عکس ادعای نویسنده اتفاقاً تسلط دلار با یک حرکت سیاسی و حساب شده انجام گرفت.و علت مبقیه سلطه آن عدم وجود رقیبی با اقتصاد باز و تک قطبی بودن جهان سیاست و اقتصاد بود. شوروی سابق به دلیل اقتباس یک الگوی بسته اقتصادی نیز نمی توانست رقابت نماید. علت دیگرمبقیه دلار در فرهنگ تجاری کسب موقعیت یک متغیر عمیق ساختاری است لذا هر چند به دلایل بالا در برنامه های عملیاتی مبادلات به سرعت در حال حذف است، ولی یک شبه حاکم نشده که یک شبه در اذهان و ادبیات مبادلات ریشه کن شود. این ماندگاری نیز تا زمانی که یک واحد پولی وزین معرفی نشود ممکن است اسماً باقی بماند.مثل واحد وزنی «مَن» و «خروار» درادبیات اقتصاد ما که قرنها مقیاس سنجش وزن بودند و با پیدا شدن اوزان فراگیر «کیلو» و« تن» کم کم جایگزین شدند و «مَن» و «خروار» همچنان فقط در محاورات سنتی استفاده می شود .
در ادامه جواب باید گفت که اولاً افول آمریکا با وقوع انقلاب اسلامی ایران شروع شده است. بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی سلام الله علیه در پیام الهی پیش گویانه خود علاوه بر سقوط عنقریب بلوک شرق آنها را از پناه آوردن به غرب بر حذر داشت و چه زود با سرنگونی یلتسین عقب گرد روسیه از دامن غرب اوج گرفت. ثانیاً علت ذاتی سلطه دلار پشتوانه طلا بود و در سال ۱۹۷۱ که با فرمان ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکای جنایتکارقطع ارتباط دلار با طلا آغاز شد. هر اونس طلا معادل ۳۵ دلار بود. امروزه هر اونس طلا معادل ۱۹۰۰ دلار است . یعنی ارزش دلار۵۵ برابر سقوط کرده و یا به عبارت دیگر در طول ۵۲ سال به یک پنجاه و پنجم سقوط کرده است.
افت ارزشی معادل ۵۴۲۸ درصد و به بیان دیگر بطور متوسط سالانه ۱۰۴ درصد افت ارزش داشته است. به بیان دیگر باید گفت این بخش آشکار نرخ تورم واقعی در آمریکاست که بطور متوسط ۴ درصد در درون آمریکا رخ داده و ۱۰۰ درصد نرخ تورمش را به دنیا صادر کرده است. اقتصاد دانان خوب می دانند که «اسعاراعتباری» همانند اوراق مشتقه و یا سهام بورس که دلیل ذاتی خود را از دست بدهند تنها دلیل ماندگاری مقبولیت آنها علت فاعلی آنها خواهد بود و چون برای آمریکا دیگر اعتباری، حتی از جانب دوستان و پیروان متحجر آنها باقی نمانده، بنابراین علت فاعلی ماندگاری سلطه دلار نیز از بین رفته است.ثالثاً تنها بخش آشکار بدهی آمریکا بیش از تولید ناخالص داخلی اش است.
اگر تنها و فقط تنها دلارهای بی پشتوانه ی صادر شده از ۱۹۴۵ تاکنون به آنها رجعت کند با فروش کل سرزمین آمریکا قادر به صفر کردن بدهی آنها نخواهد بود.پس تولید ناخالص داخلی آمریکا نیز دیگر نمی تواند علت ذاتی ماندگاری سلطه دلار باشد. یکی دیگر از فروپاشی علت فاعلی جنگ اوکراین است. در واقع آمریکا با خرج کردن از جیب رقبای اروپایی مشغول تضعیف رقبای اروپایی خود است. با مشغول کردن چین در تنگه تایوان نیز مشغول تضعیف رقیب شرقی آسیایی خود است. داستان ساده ایست. وقتی توان رسیدن به قدرت آنها را ندارد و احساس ضعف و عقب ماندگی می کند تلاش دارد تا حرکت رقبا را در این مسابقه متوقف و یا لااقل کند نماید. «الغَریقُ یَتَشَبَّثُ بِکُلِّ حَشیش».
لذا بنا بر اظهارات خود نویسنده اگر زمانی آمریکای جنایتکار تحت شرایطی که رقبای شرقی برای او وجود نداشته و روسیه تزاری، شوروی و اروپای پس از دو جنگ خانمانسوزجهانی ویران شده بودند و به نان شب خود محتاج بودند و برای گرفتن وام از آمریکا به منظور بازسازی با طرح مارشال به خواهش و التماس افتاده بودند.نتیجتاً توانست با امضای ۴۴ کشور در کنفرانس برتن وودز دلار را بر بازار حاکم کند، اکنون دیگر شرایط تفاوت کرده و شیطان بزرگ مواجه با رقبای متنوعی است؛ از تک تک قدرتهای نو ظهور گرفته تا تشکلهای اهل پیمانی چون بریکس، شانگهای، آ سه آن، حتی اتحادیه آفریقا و اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس و کشورهایی با پیمانهای دو و چند جانبه مواجه شده که اکثراً طرفدار بلوک غرب بودند و به دلیل ذلت آمریکا روز به روز روی بر می گردانند.
بنابراین بر خلاف امیال غرب پرستانی چون روزنامه دنیای اقتصاد هم دلاروهم یورو در سراشیبی سقوط افتاده اند. حاجتی هم به استدلال نیست. چون در حدود یک دهه ازتجربه آغاز سقوط دلار می گذرد. پر واضح است که چنانچه برای دلار در حال سقوط رقیب انحصاری نباشد اجتنابی از رجوع به چند ارز جدید الوقوع بریکس و چند ارز دیگر به سه دلیل بهتر خواهد بود اولاً ترکیب سبد (پرتفوی) ارزی کشورها متنوع تر خواهد شد و این برای کشورهای با حجم تجارت بالا نسبت به تولید ناخالص داخلی خوشایند تر است.زیرا ریسک کاهش متوسط ارزش ذخایر به شدت کاهش پیدا می کند. ثانیاً فضای همکاری دو و چند جانبه و علقه های منافع مشترک بیشتری پیدا می کنند وضریب امنیت و صلح را افزایش می دهد و ثالثاً هیچ مانعی هم برای رجعت به سعر ذاتی ای چون طلا به عنوان ذخیره و مرجع ارزش گذاری وجود نخواهد داشت. اتفاقاً این پدیده ریشه در تاریخ دارد و از حافظه تاریخی کشورها پاک شدنی نیست./نود اقتصادی