ماه ها بود که به واسطه ی اعمال سیاست های تثبیتی توسط بانک مرکزی بالاخره التهابات بازار ارز کاهش یافته بود و شاهد ثبات در این بازار بودیم، اما چند روزی است که تحولات خاورمیانه مجددا روند نرخ ارز را صعودی کرد. گفتنی است با شروع جنگ در فلسطین اشغالی در چند روز گذشته نرخ ارز غیر رسمی و قاچاق تقریبا رشدی ۷-۸ درصدی را تجربه کرد و مجددا در مدار صعود قرار گرفت.
اگرچه اکثر کارشناسان معتقدند جنس رشد نرخ ارز با توجه به سیاست های تثبیتی بانک مرکزی با جنس رشد نرخ ارز در سال های گذشته متفاوت است و مجددا به سطوح پایین تر بر می گردد، اما نکته ای که در اینجا بسیار قابل تامل است، تاثیر پذیری سریع نرخ ارز کشور از تحولات خارجی است.
مشخص است که افزایش نرخ ارز در سه چهار روز گذشته طبیعتا نمی تواند دلیل بنیادی قوی داشته باشد و نقش اصلی رشد قیمت را طبیعتا انتظارات تورمی بازی کرده است. نکته ای که بارها از زبان مسئولان ارشد اقتصادی کشور نیز به آن اشاره شده است. بر همین اساس چندی پیش رئیس کل بانک مرکزی نیز با اشاره به انتظارات تورمی درباره لزوم ایجاد یک نرخ مرجع برای ارز در بازار گفته بود: علت افزایش قیمتها انتظارات تورمی به وجود آمده است که عوامل مختلفی هم برای آن وجود دارد و سبب افزایش دائمی نرخ در بازار آزاد شده است. بنابراین باید جایی را ایجاد کنیم که جایگزین بازار آزاد شود و نرخ را آنجا کشف کنیم.
اقتصاد شکننده ایران به واسطه ی سازوکار های دلاری سازی
نکته ی مهمی که اتفاقات اخیر منطقه برای اقتصاد ایران داشت، اهمیت لزوم قطع شریان های اصلی اقتصاد ایران از نرخ ارز بود. همانطور که در بالا اشاره شد به واسطه ی یک تحول خارجی به سرعت نرخ ارز در داخل با نوسان قابل توجهی روبرو شد. به دنبال همین نوسان سایر بازارها نیز همچون بازار خودرو که چند ماهی بود شرایط رکودی را تجربه می کرد و قیمت ها با ریزش مواجه شده بودند، مجددا با افزایش قیمت مواجه شدند.
به نظر می رسد ریشه یابی انتظارات تورمی در اقتصاد ایران، پیوند قیمت مواد اولیه صنایع صنعتی و تولیدی با مکانیزم های بورس کالا است. وقتی دلار کشف شده مواد اولیه صنایع پایین دستی، با نرخ ارز غیر رسمی و قاچاق منطبق می شود طبیعتا هر چه نرخ ارز در بازار غیر رسمی با رشد مواجه شود، مستقیما بر معیشت مردم تاثیر گذار خواهد بود. این در حالی است که اساسا نرخ ارز در بازار غیر رسمی تحت کنترل بانک مرکزی نیست و این بازار محلی برای جولان دلالان و سفته بازان است.
کنترل انتظارات تورمی در گرو قطع رابطه دلاری مواد اولیه تولید
در واقع این طور می توان نتیجه گرفت وقتی مسئولان ارشد اقتصادی کشور، باور دارند که سهم انتظارات تورمی در تورم سال های اخیر محسوس و قابل توجه است و برای مهار تورم، انتظارات تورمی باید مدیریت شود، قطعا ریشه آن را می توان در ساز و کار های غلط همچون بورس کالا پیدا کرد. بنابراین بدیهی است تا زمانی که اینگونه اقتصاد ایران متاثر از پدیده های خارجی باشد، نمی توان به مهار پایدار تورم فکر کرد.
وقتی به واسطه رشد نرخ ارز غیر رسمی و قاچاق، به فاصله اندکی قیمت تمام کالاهای مصرفی و روزمره مردم افزایش پیدا می کند و این سیکل بارها تکرار شده است، مشخص است که صحبت از کنترل انتظارات تورمی، مفهوم و معنایی پیدا نخواهد کرد./