اعتراض به درگذشت خانم مهسا امینی که رفته رفته با نقش آفرینی جریانات معاند و جدایی طلب و راهبری رسانههای عبری، عربی و غربی حالا دست کمی از یک اغتشاش تمام عیار ندارد قریب به ۶۰ روز است که کشور را درگیر خود کرده است.
در این بین معدود جامعه شناسانی معتقدند عامل اصلی این اتفاق جراحی اقتصادی دولت در ابتدای سال جاری و تبدیل یارانه ارزی دلار ۴۲۰۰ تومانی به یارانه نقدی بوده که در کنار مسائل دیگر باعث خشم بخشی از جامعه شده است. برای مثال یکی از این جامعه شناسان به صراحت گفته است: «در اردیبهشت ۱۴۰۱ بهسمت آزادسازی قیمتها رفتند و آن اثر تورمی که کاهش قدرت اقتصادی طبقات متوسط و ضعیف را رقم زد.»
فارغ از دلایل سطحی و عمقی نا آرامیهای اخیر که میتوان آنها را در حوزههای مختلف و به تفصیل بررسی کرد؛ به این سوال در گفتوگو با دکتر علی سعدوندی، اقتصاددان پاسخ دادهایم که آیا اساسا تغییر ذی نفع ارز ترجیحی از وارد کننده به مصرف کننده نهایی باعث کاهش قدرت خرید مردم شده است؟ و آیا متصور بودن تاثیر این اقدام در ایجاد خشم در بین تودههای مختلف درست است یا خیر؟
سعدوندی، در پاسخ به این سوال که برخی جامعهشناسان در تحلیل پیدایش آشوبهای اخیر، «موضوع اصلاح تخصیص ارز ترجیحی را مطرح میکنند» به نظر شما این این اتفاق تا چه میزان تاثیر گذار بوده است؟ اظهار داشت: به عقیده من حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی نه تنها تاثیری در شکلگیری اتفاقات اخیر نداشته بلکه معتقدم به دلیل اینکه این سیاست همزمان با پرداخت یارانه به نفع طبقات محروم بود، مسکنی بر مشکلات معیشتی موجود در کشور نیز بوده است.
این اقتصاددان اظهار داشت: حذف ارز ترجیحی و تبدیل آن به یارانه نقدی تنها سیاست اقتصادی درستی است که ظرف چند سال اخیر اجرایی شد. البته مشکلات جدی در زمینههای دیگر وجود دارد که باید در صدد حل آنها بر بیاییم.
ارز ترجیحی در حوزه تخصصی جامعهشناسان نیست
سعدوندی گفت: متاسفانه شاهد این هستیم که به تنها سیاست اصلاحی که به درستی اجرایی شده انتقاد میشود، یا شما میگویید جامعه شناسان واکنش نشان دادهاند؛ به هر ترتیب این موضوع در تخصص آنها نیست و نباید درباره آن اظهار نظر کنند.
استادیار بانکداری و فاینانس، دانشگاه استرالیایی وولونگونگ ادامه داد: به نظر من زمانی آشوب پدیدار میشود که بخشی از جامعه دچار ناامیدی شوند؛ اعتراض اصلی مردم در حوزه اقتصاد به اختلاف طبقاتی و نابرابری است؛ اختلاف جدی که بین برندگان و بازندگان وجود دارد، یک عده قلیل در اقتصاد کشور برنده هستند و تعداد زیادی بازنده و ارز ترجیحی از تشدید کنندههای این اختلاف طبقاتی بود.
مناطق کم برخوردار نقش کمتری در اتفاقات اخیر داشتند
وی با تاکید بر لزوم تبدیل ارز ترجیحی به یارانه نقدی اظهار داشت: برداشت من این است برخی مناطق کم برخوردار که در سال ۹۸ دچار اعتراض شدند امسال یک مقدار آرامتر بودند و دلیل این اتفاق هم پرداخت یارانه نقدی بود که از سوی دولت پرداخت شده است.
سرکوب نرخ ارز در سامانه نیما همان رویه غلط دلار ۴۲۰۰ تومانی است
سعدوندی با پرداختن به معایب سرکوب نرخ ارز در سامانه نیما، ادامه داد: با وجود اینکه حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی کار بزرگ و خوبی بود اما در حال حاضر بانک مرکزی باز هم در حال ادامه رویهای شبیه به تخصیص ارز ترجیحی در سامانه نیما است. هم اکنون شاهد این هستیم که منابع کشور صرف تثبیت نرخ ارز نیمایی میشود و از صادرکننده رانت دریافت و در اختیار وارد کننده قرار میگیرد. به عقیده من ارز نیمایی همان دلار ۴۲۰۰ تومانی جدید است که باید در صدد رفع آن بر بیاییم و به کلی قیمت ارز تک نرخی شود.
وی تصریح کرد: البته زمانی که تک رقمی میشود نباید اجازه دهیم که خیلی پایینتر یا بالاتر از نرخ تعادلی باشد زیرا این موضوع هم آسیبهای خاص خود را در پی خواهد داشت.
هدفمندی یارانهها باعث بسط عدالت در کشور شد
این اقتصاددان در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: سیاست هدفمندی یارانهها در بسط و گسترش عدالت بسیار موثر بود و کارنامه موفقی هم از خود به جای گذاشت اما در مقطعی متوقف شد. البته دنیا از ایران آموخت و امروز کشورهای پیشرفته در صدد اجرای آن هستند.
سعدوندی ادامه داد: به عقیده من اگر قانون هدفهمندی به درستی اجرایی شود میتوانیم منتظر بهبود شرایط اقتصادی در کشور باشیم. راه حلهای جایگزین هدفمندی مانند کوپن الکترونیک و از این دست موارد به نوعی فریب مردم است تا دولت به آنها پول ندهد. وی اظهار داشت: طرحهایی مانند کوپن الکترونیک، یارانه کالایی و سبد کالا همگی محل فساد است و دولتمردان باید از آنها حذر کنند.
یارانه باید به صورت نقدی و شفاف پرداخت شود
استادیار بانکداری و فاینانس، دانشگاه استرالیایی وولونگونگ، گفت: در حوزه یارانهها کار درست همانی بود که در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد و به صورت نقدی و شفاف یارانه در اختیار مردم قرار گرفت.
سعدوندی اظهار داشت: به عقیده من پرداخت یارانه به طور یکسان هم اقدام درستی بود، حتی باید ثروتمندترینها از یارانه نقدی سهمی داشته باشند اما از سوی دیگر دولت به طور دقیق از آنها مالیات دریافت کند.
وی ادامه داد: متاسفانه دولتها با قطع یارانه پردرآمدها ژست حمایت از طبقههای کم برخوردار را میگیرند؛ یارانه چند میلیونی را از آنها دریغ میکنند و از سوی دیگر مالیات میلیاردی که باید از آنها بگیرند را نمیگیرند. سوال اینجاست که اساسا یارانه این دهکهای حذف شده سرجمع چه میزان است؟
یارانه جدید حاصل از حذف دلار ۴۲۰۰ باعث افزایش قدرت خرید مردم شد
این اقتصاددان اظهار داشت: به عقیده من یارانه نقدی حاصل از حذف ارز ترجیحی به طور حتم باعث بهبود قدرت خرید مردم شده است، البته دیگر سیاستها ناسازگار بود برای مثال کوچکترین اصلاحی در زمینه بانکی رخ نداده است و همان مسئولان نظام بانکی که ظرف ۳۰ سال گذشته در بانک ها بودند امروز هم حضور دارند.
سعدوندی در پاسخ به این سوال که آیا در دیگر کشورها نیز موضوع «درآمد پایه همگانی» پیگیری شده است یا خیر؟ اظهار داشت: بله، در دوران کرونا آمریکا، کانادا و چند کشور توسعه یافته دیگر از ایران الهام گرفتند و یارانه همگانی به شهروندانشان پرداخت کردند.
وی در پایان اظهار داشت: اگر هدفمندی به طور کامل اجرایی شود یارانه نقدی چند میلیون تومانی به هر شهروند میرسد که بسیار راهگشا خواهد بود؛ اگر بتوانیم مصرف حاملهای انرژی را کاهش دهیم و از سوی دیگر مصرف داخل خانوار را بهینه کنیم منابعی به بودجه خانوار تزریق میشود که صرف پس انداز و سرمایه گذاری خواهد شد.
انتهای پیام/