بخش کشاورزی، پیشران تولید بوده و ارتباط مستقیم با معیشت مردم دارد. کشاورزی علاوه بر اینکه غذای مردم را تامین میکند، بر روی تولید و اشتغال نیز تاثیر گذار است و میتواند در اصطلاح چرخ اقتصادی یک کشور را به حرکت در بیاورد. ایران یک کشور چهارفصل است که منابع پایه طبیعی آن به دلیل قرار گیری روی کمربند خشک و نیمه خشک دنیا، ملزم به توجه خاص و ویژه است. عدم توجه به این بخش و به دنبال آن عدم توجه به منابع پایه مانند آب، خاک و… میتواند آسیبهای جبران ناپذیری به همراه داشته باشد. در ابتدا به آسیب شناسی حوزه کشاورزی در کشورمان و سپس راهحلهایی که الگوی کشت برای هر کدام از آنها دارد میپردازیم؛
مصرف خارج استاندارد آب
بنیان کشاورزی «آب» است. طبق آمارهای موجود سهم مصرف بخش کشاورزی از مصرف آب در ایران ۹۰ درصد است؛ این آمار در کشورهای صنعتی و توسعه یافته حدود ۳۰ درصد برآورد میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت کشاورزی در ایران بسیار آببر است این در حالی است که در سالهای اخیر و به ویژه در ۲۰ سال گذشته شاهد خشک شدن تعداد زیادی از دریاچهها در کشورمان بودهایم. معضل آب ضمن تحت تاثیر قرار دادن کشاورزی در بلند مدت میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را بر دیگر صنایع بر جای بگذارد.
بحران خاک
در کنار این موضوع، کشتهای غیر اصولی و ناهمخوان با اقلیم استانها میتواند بهرهوری خاک را تحت تاثیر قرار دهد؛ این یعنی کشور در کنار بیآبی با بحران خاک نیز در صورت امتداد کشاورزی سنتی رو به رو میشود.
نبود اولویت امنیت غذایی
مشکل دیگر کشاورزی با دست فرمان کنونی؛ اولویت داشتن محصولات باغی در برابر کالاها و محصولات استراتژیک است. خودکفایی در تولید این محصولات ولو با حمایت دولت و کشت قراردادی میتواند منجر به امنیت غذایی کشور شود که آورده اقتصادی و سیاسی آن قابل اندازهگیری نیست.
هزار راه نرفته…
بهبود وضعیت بخش کشاورزی نیازمند برنامهریزی خاص و مدون از سوی بزرگترین سیاستگذار کشاورزی کشور یعنی وزارت جهاد کشاورزی است. برنامهای که شاه بیت آن «الگوی کشت» است. بطور کلی راهکار تمام مشکلات مطرح شده و مسیری که در دنیا نیز امتحان خود را پس داده الگوی کشت محصولات کشاورزی است.
الگوی کشت به زبان ساده عبارت است از تعیین یک نظام کشاورزی با مزیت اقتصادی پایدار مبتنی بر سیاستهای کلان کشور، دانش بومی کشاورزان و بهرهگیری بهینه از پتانسیلهای منطقهای با رعایت اصول اکوفیزیولوژیک تولید محصولات کشاورزی در راستای حفظ محیط زیست.
به عبارت دیگر الگوی کشت این امکان را فراهم میسازد که در بسیاری از مناطق کشور، کشت محصولات زراعی و باغی، بهرهبرداری از مراتع و جنگلها متناسب با پتانسیلهای منطقهای و عوامل تولید انجام شود. همچنین با توجه به محدودیتهای اقلیمی موجود، بیلان منفی آب دشتها و نیاز به پایداری تولید محصولات کشاورزی، ما را ملزم میکند که در جهت روشهای کمک به بهبود سفرههای زیرزمینی آب و افزایش راندمان مصرف آب حرکت کنیم.
الگوی کشت این امکان را فراهم میکند که زمینهای کشاورزی مطابق با میزان آب و بهرهوری خاک یک منطقه باشد و برنامه کشت محصولات زراعی و باغی مناسب یک منطقه از سوی وزارت جهاد کشاورزی تعیین شود تا سیاستهای دولت در حوزهی اقتصادی و اجتماعی همسو باشند.
میزان کشت محصولات کشاورزی در یک منطقه باید با توجه به منابع موجود، قیمت محصولات، هزینههای تولید، عملکرد محصول، نیاز کشور و سیاستهای درست انجام شود و تصمیمگیری در انتخاب گیاهان زراعی و باغی مناطق مختلف براساس زیر ساختهای موجود، مسائل اقتصادی، اجتماعی و سطح تکنولوژی با حفظ منابع پایه تولید در جهت تامین نیازهای اساسی کشور باشد.
بر این اساس، اجرای الگوی کشت موجب میشود تا هر استان کشور متناسب با امکانات و اقلیم خود محصولات کشاورزی کشت کند و مسلما با اجرای این طرح کشت محصولات آببر در استانهای کم آب ممنوع میشود و کارشناسان حوزه کشاورزی محصولات متناسب با اقلیم منطقه مربوطه را به آنها پیشنهاد میدهند.
همچنین اجرای طرح الگوی کشت میتواند امنیت غذایی و پایداری تولید را در کشور تضمین کند. این طرح بر روی عملکرد خاک نیز تاثیر گذار است و موجب میشود تا کشت به بهترین و بهینهترین روش خود انجام شود به طوریکه بیشترین بهرهوری از خاک صورت گیرد. با اجرای طرح الگوی کشت میتوان بهرهوری متعادلی از منابع پایه کشور داشت و در همین راستا سود بیشتری را برای کشاورزان رساند. دولت در ازای این طرح، استانها را موظف به کشت محصولاتی متناسب با نیازهای کشور میکند.
همچنین به کشاورزان این تضمین را میدهد که با خیال آسوده محصولات خود را کشت کنند و با ضرر خاصی مواجه نشوند. به زبان سادهتر محصولاتی که کشاورز کشت میکند، محصولی است مورد نیاز کشور بوده و برای تامین و برآورد کردن نیاز مردم، باید به همان محصولات توسط دولت رجوع شود.
شاخصههای الگوی کشت موفق
الگوی کشت موفق چندین شاخصهی اصلی دارد که توجه به آنها میتواند موجب شود این طرح از دیگر طرحهای این بخش متمایز شده و اجرایی ساختن آن را پنجرهای روبه خودکفایی محصولات استراتژیک و پیشرفتهای اقتصادی دانست. ابتداییترین شاخصه این طرح، شاخص اقتصادی است. طی این شاخص الگوی کشت به گونهای تنظیم میشود که انتخاب نوع محصول برای منطقه، افزایش بهرهوری از منابع پایه مانند آب و خاک را به همراه داشته باشد.
همچنین طبق این شاخصه حداکثر سود مالی برای کشاورزان و تولید کنندگان باید فراهم شود تا بتوانند با افزایش درآمد و سود حاصل از فروش تولیدات، نسبت به سرمایهگذاری و توسعه فعالیتهای خود اقدام کنند و بدین ترتیب رونق اقتصادی در کشور و به خصوص در بخش کشاورزی حاصل شود.
شاخص دیگر این طرح جایگاه محصولات است. این شاخصه به گونهای بوده که باید محصولات اساسی و استراتژیک از جمله گندم، برنج، دانههای روغنی و ذرت به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرد. این امر موجب میشود تا امنیت غذایی کشور به شکل مطلوب و اطمینان بخش تامین شود.
شاخصه سوم یک الگوی کشت مناسب مزیت نسبی آن برای دیگر محصولات کشاورزی است. محصولات کشاورزی مانند پسته، زعفران و تولیدات گلخانهای که از مزیت بالاتر و مطلوبیت اقتصادی بیشتری برخوردار هستند، میبایست پس از محصولات استراتژیک در الگوی کشت اولویت قرار داده شوند.
شاخصه دیگر حفاظت از منابع پایه و محیط زیست است. به منظور پایداری در تولید محصولات کشاورزی، حفاظت از منابع پایه مانند آب، خاک و محیط زیست باید به صورت ویژه در این طرح مورد نظر قرار گیرند و بستر کشت محصولات هیچگاه از بین نرود.
الگوی کشت در ایران
حال پس از گذشت بیش از ۵۰ سال از عدم موفقیت به اجرایی رساندن طرح الگوی کشت، دولت سیزدهم توانست این طرح را به مرحله اجرا رساند و اولین اجلاس سراسری الگوی کشت محصولات کشاورزی برگزار شود. با توجه به گستردگی پهنه مرزی کشور و تنوع اقلیمی مناطق گوناگون، رسیدن به الگوی کشت مناسبی که از آن بتوان حداکثر بهرهبرداری را از عوامل و نهادهای تولید به ویژه عامل محدود کننده آب به دست آورد، امری ضروری است.
بررسیها حاکی از آن است که با اجرای طرح الگوی کشت، کشور با کاهش ۶ درصدی مصرف آب که معادل با ۳ میلیارد متر مکعب است مواجه خواهد شد. همچنین این طرح افزایش ۱۸ درصدی بهرهوری آب، افزایش ۱۱ درصدی تولید، صرفهجویی ۲.۲ میلیارد دلاری ارزی، افزایش ۴.۵ میلیون تنی تولیدات دیمزارها و افزایش ۱۵۸ درصدی تولید دانههای روغنی را به دنبال خواهد داشت.
همچنین این طرح توسط دولت مشوقهایی را برای کشاورزان در نظر گرفته است که بخشودگی ۵۰ درصدی آببها بهازای افزایش بهرهوری تخفیف ۵۰ درصدی به کشاورزان و پرداخت انواع تسهیلات نمونههایی از این مشوقها هستند.
انتهای پیام/