متاورس، واژه پرتکرار دنیای امروز تکنولوژی است که وعده نسل بعدی اینترنت را میدهد؛ نسلی که از محیطهای مجازی سهبعدی آنلاین غیرمتمرکز خلق میشود و به واسطه گوشیهای هوشمند، رایانههای شخصی و کنسولهای بازی، هدستهای واقعیت مجازی (VR)و عینکهای واقعیت افزوده (AR) قابل دسترس است. با این اوصاف پر بیراه نرفتهایم اگر متاورس را جهانی بنامیم که در آن انجماد زمان و سفر به گذشته محقق خواهد شد. وبسایت ونچربیت در گزارش اخیرش به تاثیرات این فناوری نوظهور بر صنایع و روابط مالی پرداخته است.
نوآوری متاورس با همه هیجانهایی که با خود به همراه آورده، با انتقادها و شک و تردیدهایی همراه است. در حال حاضر، عملکرد متاورس همچون دیگر فناوریهای نوظهوری که ناگهان و یک شبه در آسمان فناوری درخشیدند، به طور کامل مشخص نیست. برخی بر این باورند که متاورس تنها یک فانتزی و خیالی شیرین است که هواداران متعصب بازیهای ویدئویی و غولهای تکنولوژی آن را ساختهاند. «برد یاسار» موسس و مدیرعامل شرکت EQIFI (ارائهدهنده خدمات مربوط به نوآوریهای مالی و پروتکل غیرمتمرکز برای دریافت و پرداخت توکنها)، در مصاحبههای اخیر خود از نگرانی تبدیل شدن فیسبوک به یک شرکت رسانهای اجتماعی متاورسمحور صحبت کرده است.
با وجود آنکه تغییر برند فیسبوک به متا، حدود ۶۰ میلیون دلار برای این شرکت هزینه داشته است، اما به نظر میرسد که مارک زاکربرگ دغدغه دیگری هم دارد. با توجه به اینکه اینستاگرام یک میلیارد کاربر فعال ماهانه دارد، این ایده که متاورس در آینده نزدیک میتواند بر زندگی ما تاثیر قابلتوجهی داشته باشد، منطقی به نظر میرسد. این درست همان چیزی است که مدیرعامل متا را وسوسه کرده است. کارشناسان و تحلیلگران پیشبینی میکنند که تاثیر متاورس در همه ابعاد زندگی متبلور خواهد شد و صنعت نیز از آن مستثنا نیست. به این ترتیب و تحت تأثیر ابزارهای غیرمتمرکزی مانند DeFi، ارزهای دیجیتال، NFTها و Web۳، جهان ما رنگ دیگری به خود خواهد گرفت. بیشک زمانی که قدرت این فناوریها به طور کامل درک شود، زندگی ما برای همیشه تغییر خواهد کرد.
کلمه متاورس نخستین بار در سال ۱۹۹۲ توسط «نیل استیونسن» در رمانی به نام «سقوط برفی» به کار گرفته شد. این نویسنده در رمانش جهانی را به تصویر میکشد که در آن کاربران میتوانستند با استفاده از هدفون و عینکهای طراحی شده، خود را در دنیای دیجیتال غوطهور کنند. در این دنیای دیجیتال، کاربران قادرند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، کالاهایی را میان خود مبادله کنند و در نهایت از طریق (VR) زندگی دوگانهای را تجربه کنند. گرچه آنچه امروزه و در قرن بیستویکم برای متاورس در حال وقوع است، شباهتهایی با جهانی دارد که در رمان استیونسن به تصویر کشیده شده، اما تفاوت فاحشی نیز در این میان به چشم میخورد؛ چرا که بسیاری از کاستیهای زیرساختی متاورس کنونی با تکیه بر فناوری بلاکچین برطرف شده و به این وسیله، جهان تخیل به جهان واقع نزدیکتر شده است؛ این چیزی است که در جهان مجازی رمان سقوط برفی وجود نداشت.
رمان سقوط برفی بیش از سی سال پیش منتشر شد؛ زمانی که بزرگترین شرکتهای تکنولوژی، حاکمیت نفوذناپذیر این صنعت را در اختیار داشتند. شرکت گوگل اخیرا شرکت کانادایی North را خریده است تا به این ترتیب رویکرد مدرنتری نسبت به سختافزار و نرمافزار تکنولوژی واقعیت افزوده یا AR داشته باشد و بتواند گام دیگری در مسیر برنامههای این شرکت برای ورود به دنیای متاورس بردارد. به همین ترتیب شرکت اپل – که حالا با ارزش بیش از ۵/ ۲ تریلیون دلاری ارزشمندترین شرکت جهان به حساب میآید- در حال حاضر مشغول طراحی و تولید هدستی برای ورود به قلمرو دیجیتال جدید یعنی متاورس است؛ هدستی که هنوز نام مشخصی ندارد و حتی اپل خبر تولید آن را هم تایید نکرده است. شرکتهای بزرگی مانند اینها معمولا سرمایههای خودشان را برای پروژههای بدون آینده، دور نمیریزند.
فناوری NFTروشی امن برای انتقال داراییهای دیجیتال از یک طرف به طرف دیگر ارائه میدهد. Web۳ هم که زیربنای تمرکززدا در متاورس است، تعامل و اتصال غیرمتمرکز را بین موجودیتهای جداگانه ارائه میدهد. از سوی دیگر ارزهای دیجیتال و استیبل کوینها زیرساخت مالی مناسب یک بازار غیرمتمرکز را فراهم میکنند. DeFi این توانایی را دارد که تمرکززدایی مالی را در فرآیند انتقال داراییها در متاورس را فراهم کند. در نهایت یک جهان دیجیتال گسترده، بدون مانع و با تکیه بر واسطههای متمرکز در دسترس خواهد بود.
آینده اینجاست
اکنون، تنوع مشاغل، افراد و نهادهایی که به طور بالقوه میتوانند در متاورس فعالیت کنند، در حال فزونی است. اقبال رو به رشد به جهان متاورس و پذیرش تمرکززدایی از طریق رشد رمز ارزها، NFTها و DeFi اشاره به آیندهای دارد که فراتر از پارامترهای تثبیت شده بازار کنونی است. بدیهی است که متاورس یک فانتزی علمی-تخیلی در یک رمان نیست، بلکه پیشرفتی ملموستر و طبیعیتر برای ساختار فعلی اینترنت است. صنعت بازی از جمله بخشهایی است که از پیشرفتهای متاورس، بهرهمند خواهد شد؛ به طور مثال ارزش سالانه بازار لباس آواتار بازیها به ۴۰ میلیارد دلار میرسد. بر اساس گزارشی از DMarket، ۸۱ درصد از معاملهگران که از این ارزش آگاه هستند، تمایل دارند که اعتبار خودشان را با پول یا ارزهای دیجیتال معامله کنند. با این حال تاکنون هیچ روشی برای مبادله آنها وجود ندارد. بستر متاورس اما به عنوان شبکهای برای اقتصادهای غیرمتمرکز میتواند این ایده را تحقق بخشد. در نتیجه بانکهای آینده که مبتنی بر متاورس هستند، امکان تراکنشهایی از این قبیل را فراهم خواهند کرد.
مفهوم پول در متاورس
با این حال، تنها صنعت بازی نیست که از متاورس منتفع خواهد شد؛ چرا که بسیاری از صنایع از سرمایهگذاری و انتقال داراییهای مرتبط با این بستر سود خواهند برد. سیستم مبادله بدون نیاز به بانک، یکی از این بخشها است که ساختار مالی کنونی ما را زیر و رو میکند. در نتیجه متاورس، در کنار بانکهای دیجیتال، به پتانسیل مالی دست پیدا میکند و این امر از طریق ظهور و گسترش امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) امکانپذیر است. برای بهینه کردن عملکردهای مالی در متاورس و ارائه یک روش استاندارد برای انتقال داراییهای دیجیتال، بانکها باید ساختارشان را غیرمتمرکز کنند. سیستمهای بانکداری متمرکز به سادگی نمیتوانند روی متاورس کار کنند، این بدان معناست که گسترش و افزایش پیچیدگی در صنایعی مانند بازیها، فشار به سمت بانکداری با قابلیت DeFi را افزایش داده و ساختار مالی متاورس را به زیربنای اصلی سیستمهای بانکی میکند.
این پدیده مزایای بسیاری برای صنایع، فناوران و علاقهمندان به دیجیتال به همراه خواهد داشت؛ چرا که نوآوریهای آتی از طریق متاورس هدایت میشوند. در واقع متاورس یک عرصه غیرمتمرکز را فراهم میکند که در آن آلتکوینها (Altcoin) میتوانند برای بازی مبادله شوند و از NFTها میتوان برای مبادله داراییهای درون بازی با بانکهای دارای قابلیت DeFi استفاده کرد. فقط صنعت بازی و سرگرمی نیست که با متاورس متحول میشود و گسترش مییابد؛ بلکه در یک اقتصاد کارآمد و مبتنی بر همکاری در حوزه داراییهای دیجیتالی، صنایعی مانند مدیریت زنجیره تأمین، فروش دارایی و حتی کارهای اداری از پیشرفتهای مرتبط با متاورس منتفع خواهند شد.
با این همه و با توجه به نگرانیهایی که از نوآوریهای غیرقانونی مانند رسانههای اجتماعی به وجود آمده است، احتمال این وجود دارد که مقررات متمرکز و منسجمی تدوین شده و بر آینده متاورس تأثیر بگذارند. برای مثال کنسرسیوم غیرانتفاعی OASIS – که برای تداوم رشد صنعت دیجیتال و هماهنگی آن با استانداردهای اخلاقی شکل گرفته است- رهبران صنایعی همچون بازی، برنامههای دوستیابی و پلتفرمهای فناوری فراگیر را دور هم جمع کرد تا به ایمنی و حریم خصوصی در Web۳ رسیدگی کنند. در نتیجه چنین اقداماتی انتظار میرود که چتر نظارت قانونی به زودی بر سر متاورس نیز باز بشود.
انتهای پیام/