سجاد صالحی در اولین شماره از پرونده «واکاوی چالشهای مدیریت فرهنگی» و در بخش نخست گفتوگوی تفصیلی با ایسنا به تشریح برخی از مشکلات مهم مدیریت فرهنگی در کشور از جمله کمبود مدیران فرهنگی اثرگذار، هزینهزا دیدن حوزه فرهنگ و عدم تخصیص بودجه کافی به آن، نبود نگاه بلند مدت به آثار تصمیمات مدیریتی این حوزه و… پرداخت. مشکلاتی که برطرف شدن بخش عمدهای از آنها وابسته به تغییر نگاه به این حوزه و جدی گرفتن صنایع خلاق فرهنگی است؛ موضوعی که او در بخش دوم این مصاحبه به تشریح آن پرداخته است.
صنایع خلاق فرهنگی مجموعهای از فعالیتهای تولیدی است که بر پایه خلاقیت منجر به تولید و عرضه محصولات و خدمات فرهنگی و بومی میشوند و علاوه بر آنکه قابلیت انتقال پیام و ترویج فرهنگ را دارند میتوانند به افزایش درآمدزایی از حوزه فرهنگ نیز منجر شوند.
چگونگی بومی شدن صنایع خلاق فرهنگی
سجاد صالحی – دبیر رویداد ایران خلاق – در بخش دوم گفتوگوی تفصیلی با ایسنا، درباره روند سرمایهگذاری بر صنایع خلاق فرهنگی، گفت: در رابطه با مفهوم صنایع خلاق فرهنگی، تاریخچهای حدودا ۸۰ ساله در جهان داریم که با عنوان صنعت فرهنگی از دل «مکتب فرانکفورت» بیرون آمد تا سرمایهداران جهان به واسطه صنعت فرهنگی، مردم را به سمت مصرفگرایی سوق دهند. این موضوع آن سالها به عنوان یک نگاه انتقادی مطرح شد، اما به مرور این جریان تغییر کرد و نهادهای عمومی و بخش خصوصی هم از ظرفیت فرهنگ برای اهداف خود استفاده کردند و رفتهرفته این صنعت در قالب تولید پوشاک، اسباببازی، موسیقی و… به سایر افراد هم رسید و عملا از کنترل سرمایهداران خارج و به صنعتی عمومی تبدیل شد.
وی با بیان اینکه مفهوم صنایع خلاق فرهنگی بومی ایران نبوده است، ادامه داد: اما با توجه به اینکه خودمان هم بستر این جریان را ذیل هنر و فرهنگ ایرانی داشتیم، توانستیم با الگوبرداری و تلفیقِ آن با داشتههای داخلی، به تعریفی ایرانی از صنایع خلاق فرهنگی برسیم. جدیترین متولی این اتفاق در ایران، شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که کارهای مطالعاتی روی آن انجام داد و سپس ستادی در بدنه دولت، در معاونت علمی و فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری نیز به این امر اختصاص یافت.
غفلت از سرمایهگذاری بر صنایع پولسازِ فرهنگی
دبیر رویداد ایران خلاق با اشاره به اینکه اعداد و ارقامی که در جهان درباره سرمایهگذاری و سوددهی صنایع خلاق فرهنگی مطرح میشود بسیار قابل توجه است، تصریح کرد: بیش از ۵ درصد میانگین تولید ناخالص ملی کشورها در جهان به صنایع خلاق فرهنگی اختصاص مییابد که رقمی بالغ بر ۴۵۰۰ میلیارد دلار است. اما در ساختار کشور ما اصلا تعریفی برای این موضوع ارائه نشده است. علاوه بر گردش مالی بالایی که صنایع خلاق فرهنگی در جهان دارند، بیش از ۱۰۰ میلیون نفر هم در این صنایع مشغول به کار هستند و بیش از ۷۰ صنعت بزرگ جهان درگیر خلق ارزش به واسطه صنایع خلاق فرهنگی شدهاند.
وی با اشاره به اینکه پایه و اصل صنایع خلاق فرهنگی در دنیا، پیام و محتوا است، تاکید کرد: اگر این صنایع را در سطح جهانی رصد کنید، میبینید که پیام اصلی آنها مفهوم و ارزشهایی است که آن کشورها به عنوان مبنا برای آن در نظر گرفتهاند. در بستر نظام سرمایهداری هم، مفهوم مصرفگرایی اساس و پایه است و در سیاستگذاریهای فرهنگی، هنری و اجتماعی نهادهای مرتبط، این موضوع به چشم میخورد.
دبیر کمیته صنایع خلاق فرهنگی شورای عالی جهاد با بیان اینکه در ایران هم باید به این سمت حرکت کنیم، گفت: اگر فرهنگ و تولید محتوای ارزشمند را مبنا قرار دهیم، صنایع فرهنگی ابزار انتقال این مفاهیم خواهند بود و میتوانیم بگوییم که ما از این ظرفیت استفاده کردهایم و به اقتصاد و فرهنگ و جامعه خود کمک کردهایم. در این راستا هم برند فرهنگی خواهیم داشت و هم برند اقتصادی. این برندها میتوانند تاثیر بسیار بالایی در سطح جهانی داشته باشند.
۷ چالش صنایع خلاق فرهنگی در ایران
صالحی با اشاره به اینکه در زمینه صنایع خلاق فرهنگی با ۷ چالش مهم مواجه هستیم به تشریح این مشکلات پرداخت و گفت: طی ۱۰ سال گذشته برای رفع این چالشها تلاش خوبی صورت گرفته است، اما اتفاق خاصی رخ نداده چون صنایع خلاق فرهنگی هنوز برای حاکمیت مسئله جدی نیست و میتوان گفت این مهمترین مشکل کلی این حوزه است. درحالی که اصلا بزرگنمایی نیست اگر بگوییم مسئله صنایع خلاق فرهنگی حتی از نان شب هم برای کشور واجبتر است، چنانچه به عنوان مثال در حوزه انتقال مفاهیم پیرامون محور مقاومت، این صنایع میتوانستند بسیار موثر و کمک کننده به میدان و محور مقاومت در دنیا باشند.
شرکتهای فرهنگبنیان بودجه مشخص ندارند
وی ادامه داد: اصلیترین دغدغه ما موضوع تامین مالی و تسهیلات برای رشد این زیستبوم است. یکی از موضوعات مهم این است که هیچ سرفصل مشخصی برای توسعه صنایع خلاق در هیچکدام از منابع به درستی تعریف نشده است و به شرکتهای صنایع خلاق و شرکتهای فرهنگبنیان تنها در کنار شرکتهای دانشبنیان اشاره شده است و منابع مشخصی که بتوان بر اساس آن مطالبه مشخصی از نهاد حاکمیتی کرد وجود ندارد. از طرفی هنوز سرمایهگذار بخش خصوصی هم به دلیل نوپا بودن این صنایع، ریسک سودآوری این کار، شکلنگرفتن بازارها و… به اندازه کافی ترغیب نشده است که بخواهد سرمایه به این بخش تزریق کند.
کوتاهی مجلس در قانونگذاری
وی دومین چالش جدی صنایع خلاق فرهنگی را خلاهای قانونی معرفی کرد و ادامه داد: برای حمایت از شرکتهای صنایع خلاق و شتابدهندههای آنها هیچ قانون مشخصی وجود ندارد و در این حوزه مجلس شورای اسلامی کوتاهیهای جدی داشته است. ما در حوزه شرکتهای دانشبنیان قوانین خوبی داریم و تخصیص منابع و مجوزهای قانونی خوبی هم دارند اما برای شرکتهای خلاق و صنایع فرهنگی هیچکدام از این موارد وجود ندارد و به نحوی با ملحق شدن به بدنه شرکتهای دانشبنیان، شاید چیزی هم گیر صنایع خلاق و فرهنگی بیاید.
ایده میدهیم تا کُپی کنند!
صالحی ضعف در موضوع مالکیت معنوی را سومین چالش صنایع خلاق فرهنگی خواند و اظهار کرد: صنایع خلاق مبتنی بر ایده، نوآوری و محتوا هستند و اگر فردی ایدهپردازی کند اما قانون از این ایده حمایت جدی نکند با اقتصاد بیماری مواجه میشویم که هر ایدهای که مطرح میشود به واسطه برخی افراد کپی میشود و دیگر اقتصاد به شکل سالم رشد نمیکند. در بُعد جهانی هم موضوع مالکیت معنوی مهم است، اما چون برخی کنوانسیونها مانند کنوانسیون بِرن را نپذیرفتهایم، عملا اگر بخواهیم محصولی در خارج از کشور ارائه دهیم سایر کشورها میتوانند ایده ما را کپی کنند.
دبیر کمیته صنایع خلاق فرهنگی شورای عالی جهاد عدم وجود بستر و شبکه لازم برای عرضه، فروش و صادرات صنایع خلاق فرهنگی را چهارمین چالش این حوزه دانست و گفت: هنوز درگاههای مناسب و به تعداد لازم برای عرضه محصولات فرهنگی نداریم. البته اقدامات خوبی در یک دهه گذشته صورت گرفته است اما دسترسی لازم را برای ایجاد بازار کافی صنایع فرهنگی در سرتاسر کشور شکل نگرفته است.
وی افزود: استفاده از فناوریهای نوین در صنایع فرهنگی نیز موضوع مهم دیگری است که از آن غفلت کردهایم. با توجه به اینکه روز به روز شاهد رشد فناوریها هستیم و بخش عمده صنایع خلاق فرهنگی هم وابسته به این فناوریها هستند و میتوانند از این بخش استفاده کنند اما متاسفانه ما در کشورمان خیلی از زیرساختهای مرتبط را نداریم و یا سواد استفاده از فناوری به وجود نیامده است. این در شرایطی است که موضوع فهم ارزشآفرینی محتوا، مفاهیم و پیام ملی خود را دست کم گرفتهایم و هنوز به این نتیجه نرسیدهایم که هویت، فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی قابل عرضه هستند. درحالی که کشورهای دیگر در حال استفاده از این فرصتها هستند تا فرهنگ خود را صادر کنند اما ما از این موضوع غفلت کردهایم.
آماری نداریم تا خلاءهای فرهنگی را پر کنیم
صالحی چالش بعدی را ضعف آمار و دادههای کلان در صنایع خلاق فرهنگی دانست و توضیح داد: گاهی یا اصلا آماری وجود ندارد یا آمارهایی ارائه میشوند که صرفا مبتنی بر موضوعات کلان اقتصادی یا فرهنگی است که در این مورد نیاز داریم پردازندهای این دو مورد را ترکیب کند و به تحلیلهای دقیق و جزئی برسد.
وی افزود: وقتی درباره گردش مالی صنایع خلاق فرهنگی در جهان صحبت میکنیم و به GDP جهانی اشاره میکنیم یعنی یک درگاه آمار وجود دارد که دادههای کشورها را جمعآوری، رصد، بررسی و اعلام میکند ولی متاسفانه در کشور ما هیچ سرفصلی به نام صنایع خلاق و فرهنگی در تولید ناخالص ملی تعریف نشده است. ما از بازار مصرف داخلی گزارش جدی نداریم، از قاچاق محصولات صنایع فرهنگی که از طریق کشورهای دیگر به ایران میرسد آماری وجود ندارد، آمار دقیقی از فروش صنایع فرهنگی نداریم و… البته شاید برخی نهادها آمارهای جزئی اعلام کنند اما به شکل تخصصی آماری ارائه نمیشود که حتی بتوانیم رصد کنیم که تقاضای جامعه به کدام سمت میرود تا بتوانیم خلاءها را پر کنیم.
لزوم دوری از نگاه بازرگانی در تبلیغ صنایع فرهنگی
دبیر کمیته صنایع خلاق فرهنگی شورای عالی جهاد درباره هفتمین چالش صنایع خلاق فرهنگی، یادآور شد: یکی از مهمترین مشکلات این است که ما در تبیین فرصتها، تهدیدها و چالشهای صنایع خلاق فرهنگی، رسانه همراه و دلسوز نداشتهایم. ما نمیتوانیم صنایع خلاق فرهنگی را در کشور تبیین کنیم چون هنوز رسانه به اندازه کافی همراهی نکرده است و آنچه که بیشتر فعال بوده فضای مجازی است.
وی افزود: در سالهای اخیر مذاکرات بسیاری با صداوسیما انجام شده است تا بستری جدید برای تبلیغات صنایع خلاق فرهنگی شکل گیرد اما تبلیغات در رادیو و تلویزیون به عنوان یک عملیات بازرگانی تعریف شده است درحالی که اگر صنایع فرهنگی به عنوان یک محصول مروج فرهنگ تعریف شود باید برای تبلیغ این محصولات یا تخفیف ویژه در نظر گیرند یا به صورت رایگان آن را انجام دهند تا بتوانیم زنجیره اقتصاد صنایع فرهنگی را تقویت کنیم. از طرفی توجه و تمرکز رسانههای کوچکتر معمولا بر جزئیات است و میتوانند بر مخاطب خاص اثر بگذارند چرا که موضوع را به شکل تخصصی واکاوی میکنند اما برای مخاطب عام نیاز به صداوسیما داریم تا به زبانی ساده تبلیغ این محصولات را انجام دهند.
نیاز به یک فصلالخطاب در صنایع خلاق فرهنگی
وی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان کثرت نهادهای متولی در حوزه صنایع خلاق فرهنگی را چالشی دیگر در این حوزه دانست، گفت: با وجود اینکه در این موضوع، نهادهای حاکمیتی تدابیر لازم را اندیشیدهاند اما هنوز عملیاتی نشده است.
صالحی ادامه داد: در این زمینه سند ملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم در روزهای پایانی دولت دوازدهم به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و ابلاغ شد. این سند پشتوانه ایجاد ستادی مشتمل بر بیش از ۲۰ دستگاه مرتبط با صنایع فرهنگی بود که مقرر شده بود به عنوان یک قرارگاه مرکزی برای هماهنگی بین نهادهای متعدد برای تخصیص منابع، رفع چالشها، ایجاد زیرساختها و… باشد.
وی افزود: باوجود اینکه این سند اتفاق خوبی بود اما عملا این ستاد به اندازه کافی توان و اثرگذاری برای تعامل با سایر نهادها را نداشت و بعد از مدتی هر نهادی پرچم خود را بلند کرد. متاسفانه این عدم هماهنگی در بلندمدت باعث میشود در حوزه صنایع فرهنگی دچار پراکندگی نظرات شویم چنانچه اکنون هم این اتفاق رخ داده است و یک نمونه از این اختلاف نظرها را در تدوین سند ملی اسباببازی شاهد هستیم که سبب شده این کار بیش از یک سال بینتیجه باقی بماند. باید فرایندها و ساختار عملیاتی این ستاد را اصلاح کنیم تا یک فصلالخطاب در عرصه صنایع خلاق فرهنگی به وجود بیاید.